سد باطله معادن واله

مختصری درباره سد باطله

by

به دنبال فجایع شرکت سدهای باطله که سال های گذشته نیز شاهد آن بوده ایم، اواخر ژانویه سال جاری نیز یکی از سه سدی که در ایالت میناس ژرائیس برزیل متعلق به شرکت «واله» در مجتمع معدنی سنگ آهن «کورگو دو فژائو» در جنوب شرقی برزیل برای ذخیره ضایعات معدنی تعبیه شده بود، شکست و گِل‌رودِ پهناوری به سوی روستاهای فرودست به راه افتاد. بر اثر جریان سهمگین گل و لای، بسیاری از ساختمان‌ها ویران و حدود ۳۰۰  نفر جان خود را از دست دادند و این حادثه به رها شدن میزان زیادی زباله‌های سمی نیز منجر شد.  سد آسیب دیده در نزدیکی شهر ۳۹ هزار نفری برومادینیو نیز قرار داشت. این دومین فاجعه مربوط به پسماندهای معدنی شرکت واله در میناس گرایس در چهار سال اخیر بوده است.

شرکت واله به دنبال این حادثه اقداماتی انجام داد.  به عنوان نمونه جهت احتیاط برای پیشگیری از حادثه مشابه دستور داده ۲۰۰ نفر از مردمی که در ۴۹ ساختمانی مسکونی نزدیکی معدن ماراسول آن  که در نوا لیما واقع شده است محل زندگی خود را تخلیه کنند. همچنین پس از آن اعلام کرده تا سال ۲۰۲۲ همه ۱۰ سد مشابه خود را از زنجیره تولید خارج می کند. از طرفی پس از یک ماه بعد از وقوع فاجعه، مدیرعامل و چندین مدیر ارشد شرکت برزیلی سنگ آهن واله  نیز از مقام خود استعفا کردند. این استعفا پس از انتشار اسنادی طی هفته‌های اخیر انجام گرفت که نشان داد واله از ریسک بالای فروپاشی این سد مطلع بوده است ولی بازرسان برای تأیید ایمن بودن سازه سد تحت فشار بودند.

دولت برزیل نیز دست به اقداماتی زد و بر اساس مقررات جدید شرکت هایی که ساختار این چنینی دارند تا آگوست ۲۰۲۳ فرصت دارند تا به طور کامل سد های فعال و غیر فعال را به طور کلی از خط تولید خارج کنند.

همچنین انجمن بین المللی معادن و فلزات  که دفتر مرکزی آن در لندن واقع شده و ۲۷ شرکت معدنی بزرگ عضو آن هستند اخیرا اعلام کرده قصد دارد یک کارگروه مستقل از کارشناسان را راه اندازی نماید که استانداردی بین المللی برای تجهیزات باطله معادن تعریف نماید.

سد باطله چیست

شرکت‌های معدنی مختلف به دنبال افزایش منافع اقتصادی خود به حفر معادن عمیق‌تر و بزرگتر روی آورده و رکوردهایی جدید از حجم باطله را بر جا گذاشته‌اند. برای مدیریت این باطله‌ها و آوارهای معدنی است که شرکت‌های بزرگ، سدهایی را ساخته‌اند که در زمره بزرگترین و غول‌پیکرترین ساخته‌های دست بشر به شمار می‌رود. در این خاکریزهای سفالی که به نام سد باطله شناخته می‌شوند، جریان‌های گل‌ولای مورد فرآوری قرار می‌گیرند تا سنگ‌ها و آب‌ها از آن جداشده و در نهایت، فلزات باقی بمانند.

این سدها به‌طور نظری به این منظور ساخته می‌شوند که تا ابد باقی بمانند. با این حال، در عمل اتفاقات متعددی رخ می‌دهد که مهندسان معدنی و ساختمانی هم خودشان نسبت به تکرار این اتفاقات هشدار دهند.

سدهای باطله به منظور انباشت و رسوب دادن مواد باطله ( پساب ) حاصل از کارخانجات کنسانتره مواد معدنی و همچنین در اکثر موارد با برگشت مجدد آب به کارخانه هم زمان با استخراج معدن ساخته می شود . در سراسر دنیا حدود ۳۵۰۰ سد باطله وجود دارد که این سد ها بر خلاف سدهای نیروگاهی از بتن یا سنگ ساخته نشده اند بیشتر سدهای باطله از نوع خاکی می باشند و به منظور کاهش هزینه ها از مصالح موجود در محل احداث کارخانه جهت ساخت بدنه سد استفاده می گردد ، تفاوت اساسی این سدها با سدهای آبی امکان خطر نشت پساب به آبهای زیرزمینی و پایین دست سد می باشد ، که وجود عناصر سنگین و سمی بودن پسابها می تواند باعث خسارات زیست محیطی جبران ناپذیری گردد . بنابراین لازم است سدهای باطله با دقت و ضریب اطمینان بالا طراحی ، ساخته و کنترل شوند ، چرا که در صورت تخریب سد باطله محیط زیست پایین دست آلوده شده و چه بسا حیات و سلامت انسان و محیط زیست در آن ناحیه در معرض خطر جدی قرار می گیرد . در این بین تنها سه کشور هستند که فعالیت سدهای بالادستی را ممنوع کرده اند، شیلی، پرو و جدیدا برزیل. شیلی که اولین تولید کننده مس دنیاست همچنین مقرراتی برای حداقل فاصله سدها با محل سکونت مردم را نیز طراحی کرده است.

باطله‌های معدنی به شیوه‌های مختلفی انبار می‌شوند. در یکی از رایج‌ترین و ارزان‌ترین شیوه‌ها، خاکریزهایی برای نگهداری باطله‌ها ایجاد می‌کنند. با افزایش حجم این پسماندها در پشت سد ایجاد شده، مرحله دیگری از خاکریزی انجام می‌شود تا ارتفاع سد افزایش یابد. در این شیوه، لایه‌های مختلف خاکریزی به صورت پلکانی و به داخل سد باطله انجام می‌شود. با این حال، بررسی‌ها نشان می‌دهد که این نوع از سدهای باطله بسیار خطرناک هستند و به ویژه در برابر زلزله کارآیی خاصی ندارند. به همین دلیل است که استفاده از آنها در شیلی زلزله‌خیز ممنوع است.

در این میان، مشکلات دیگری هم وجود دارد که نمی‌توان از آنها چشم پوشید. یکی از آنها این است که در کشورهای استبدادی، به‌ویژه چین، آماری از فجایع معدنی منتشر نمی‌شود. قانون‌گذاری و اجرای مقررات هم در کشورها و مناطق مختلف با یکدیگر تفاوت دارد و گاهی به شرکت‌های بزرگ اجازه می‌دهند که خودشان بر فعالیت‌های‌شان نظارت داشته باشند. هاروی مک‌لوید، رییس کمیته باطله‌های کمیسیون بین‌المللی سدهای بزرگ هم می‌گوید: «در گوشه و کنار جهان شاهد یک هرج و مرج هستیم. سدهای باطله، سازه‌های بسیار پیچیده‌ای هستند که نمی‌توان برای آنها مقررات از پیش تدوین شده‌ای نوشت و این موضوع، کار را دشوارتر می‌کند. »

برخی از سدهای باطله قدیمی در جهان وجود دارند که بسته شده و به‌تدریج وضعیتی باثباتی به خود می‌گیرند. کم و بیش هم می‌توان سدهایی یافت که با طبیعت اطراف خود تلفیق می‌شوند. شرکت معدنی آنتوفاگاستا یکی از شرکت‌هایی است که احیای طبیعت را در دستور کار خود قرار داده است. این شرکت، سد باطله «کوئیلایس» شیلی خود را که در دهه گذشته بسته شده، همچنان مورد توجه قرار می‌دهد. در اطراف و داخل این سد، گیاهان و درختانی بومی کاشته شده‌اند تا مواد سمی موجود در باطله‌ها را جذب کنند و ظاهری همگون با محیط اطراف هم پدید آورند. سدباطله دیگری هم که در شهر وناتچه واشنگتن ایالات متحده قرار دارد و متعلق به یک معدن طلای متروک است، با انجام اقدامات زیست‌محیطی تبدیل به یک مرکز سوارکاری و تفریحی برای علاقه‌مندان به اسب‌دوانی شده است.

باطله‌های معدنی به شیوه‌های مختلفی انبار می‌شوند. در یکی از رایج‌ترین و ارزان‌ترین شیوه‌ها، خاکریزهایی برای نگهداری باطله‌ها ایجاد می‌کنند. با افزایش حجم این پسماندها در پشت سد ایجاد شده، مرحله دیگری از خاکریزی انجام می‌شود تا ارتفاع سد افزایش یابد. در این شیوه، لایه‌های مختلف خاکریزی به صورت پلکانی و به داخل سد باطله انجام می‌شود. با این حال، بررسی‌ها نشان می‌دهد که این نوع از سدهای باطله بسیار خطرناک هستند و به ویژه در برابر زلزله کارآیی خاصی ندارند. به همین دلیل است که استفاده از آنها در شیلی زلزله‌خیز ممنوع است.

برای جلوگیری از فاجعه‌های معدنی مشابه باید در طراحی سدها دقت بیشتری کرد، حجم باطله‌های پشت آنها را محدود کرد (تعداد سدها را افزایش داد و تمام بار باطله‌ها را پشت یک سد رها نکرد) و در نهایت از طراحی‌های ایمن‌تر سدها استفاده کرد؛ هر چند تمام این شیوه‌ها گرانتر تمام خواهند شد.

اما موضوع دیگری که کارشناسان به آن اشاره می‌کنند، حجم قابل توجه آب در باطله‌های معدنی است که نگهداری آنها را مخاطره‌آمیزتر می‌کند. برای اجتناب از این خطر، به شرکت‌های معدنی توصیه می‌شود که در انتهای فرآیندهای خود و پیش از انبار باطله‌ها، بخشی از آب موجود در آن را جداسازی کنند. فرآوری خشک هم راه دیگری برای حرکت به آن سمت است.

 

غالب سدهای باطله در ایران استاندارد نیست

دکتر «احمد خدادادى»، عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس در گفتگویی در سال ۱۳۹۵ با «عصرمس آنلاین» انتقادهای زیادی درباره رعایت نشدن اصول زیست‌محیطی در معادن ایران مطرح کرده بود که شرح این گفتگو در ادامه آورده شده است:

چگونگی فعالیت معادن و تاثیر آن‌ها بر محیط زیست و میزان تولید آلاینده‌های آب، خاک و هوا توسط آنها، غیر از اینکه دغدغه فعالان حوزه محیط زیست است، می‌تواند تاثیرات جبران ناپذیری هم روی گیاهان و جانوران و حتی انسان‌هایی که در اطراف معادن و کارخانه‌های تولید مواد معدنی زیست می‌کنند داشته باشد. در عین حال اگر استاندارد‌های تعیین شده برای حفظ طبیعت از طرف تولیدکنندگان و معدن‌کاران رعایت شود، احتمال ایجاد تاثیرات آسیب‌زا بر طبیعت و محیط زیست تا حد قابل توجهی کاهش خواهد یافت. با توجه به این موضوع، دکتر «احمد خدادادى»، عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس، در گفتگو با «عصر مس آنلاین» از دغدغه‌ها و مشکلاتی که در زمینه‌های مرتبط با محیط زیست و معدن وجود دارد می‌گوید. او که چند سال پیش مسئولیت سرپرستی تیم مطالعات زیست محیطی طرح تدوین استراتژی معدن را بر عهده داشته است، در این مصاحبه از جایگاه آموزش، تاثیر رعایت اصول HSE، تاثیر بازسازی معادن و مسائل مهم دیگری که به حفظ محیط زیست و موفق‌تر بودن کار معادن کمک می‌کند، می‌گوید.

  • ارزیابی اثرات زیست محیطی در برنامه‌ریزی‌ها و طرح‌های مربوط به فعالیت معادن و تاثیر آن بر محیط زیست به چه صورت است؟

مطابق قانون برای اخذ پروانه از وزارت صنایع و معادن برای هر یک از مراحل معدن‌کارى اعم از اکتشاف، استخراج، فرآورى و بازسازی، ارائه گزارش ارزیابى اثرات زیست محیطى امرى ضرورى است. ما سعى کرده‌ایم که منابع آلاینده زیست محیطى را در هر فرآیند مشخص کنیم. به عنوان مثال آلودگى آب، هوا، خاک، منابع آب زیرزمینى و … در استخراج، فرآورى، بهره بردارى و مراحل دیگر به چه شکل است. به همین ترتیب  قاعدتاً بر این اساس باید براى هر فرآیند، مجوزى جداگانه گرفته شود. آلودگی آب، هوا، خاک، آلودگی صوتی، نشست زمین، تخریب منابع طبیعی، تخریب مورفولوژی زمین، تخریب میرات فرهنگی، ایجاد خطر برای حیات وحش، از بین رفتن درختان و زمین‌های کشاورزی از جمله آنها است. باطله‌های معدنی و روش‌های فرآورى آ نها، یکی از منابع اصلی مشکلات ایمنی و محیط زیستی صنعت معدن هستند. دیگر مشکلات در این زمینه، زهاب‌های اسیدی، آلوده کننده‌های هوا، سیانور و باطله‌ها تأثیرات محیط زیستی آنها است. این اثرات در هر یک از مراحل اکتشاف، استخراج و فرآورى خود را به شکل‌های مختلفی نشان می‌دهند که از آن جمله می‌توان به یک سری موارد اشاره کرد، از جمله اکتشاف که در واقع کمترین اثرات زیست محیطی مربوط به این مرحله بوده و شامل مواردی مانند حفر گمانه‌های اکتشافی و نیز استفاده از روش‌های لرزه‌ای در ژئوفیزیک است. مورد دیگر استخراج است که این مرحله روش‌های متعددی را در بر می‌گیرد. به عنوان مثال معدن‌کاری پلاسری باعث تخریب بستر رودخانه‌ها شده و آب را آلوده به مواد جامد معلق می‌کند. معدن‌کاری روباز حفره‌های بزرگی را روی زمین به جا می‌گذارد، باطله زیادی تولید می‌کند و روان‌آبهای سطحی سمی از حفرات معدن و باطله‌ها، سبب آلودگی محیط اطراف می‌شوند. در معدن‌کاری زیر زمینی علاوه بر خطرات تنفس گازها و ذرات موجود در معدن، امکان فروریزش تونل‌ها و نشست زمین، به  خصوص زمانی که معدن‌کاری در زیر مناطق مسکونی انجام می‌شود، وجود دارد. در مرحله فراوری، کانی استخراج شده با روش‌های متعدد به ماده‌ای قابل مصرف تبدیل می‌شود. کارخانه‌های فرآورى، منابع اصلی آلودگی هوا در معدن‌کاری هستند. مواد شیمیایی مورد استفاده در فرآورى معمولا سمی هستند و جریان‌های خروجی و مواد باقی‌مانده سمی فرایند فرآورى در سدهای باطله رها می‌شوند که در کشور ما به دلیل عایق نکردن کف سدهای باطله فرآورى، مواد معدنی یکی از منابع مهم آلاینده منابع آب وخاک در مناطق پیرامونی کارخانه‌های فرآورى هستند.

  • جایگاه ارزیابى ریسک هاى زیست محیطى در تحقیقات و برنامه‌هایی که برای حفظ آن از آلودگی وجود دارد کجاست؟

مهمترین مشکلى که معدن‌کاری و کارخانه‌هاى فرآورى مواد معدنى دارند، تولید باطله و زائدات با حجم، آلودگى آب و هوا و آلودگی‌های صوتی است. کارخانه‌هایى که در سیستم پیرومتالورژى کار مى‌کنند بیشتر آلودگى هوا دارند و در مواردى هم که پساب وارد سد باطله مى‌شود یا باطله بالایى دارد، مشکل اساسى آلودگى آب است. چون کانى‌ها همراه مواد فلزى موادى سمى نظیر آرسنیک، کامیم، کرم و جیوه هستند و از طرفى غرب و شمال غربی کشور هم روى کمربند آرسنیک و جیوه قرار گرفته است. مشکل کارخانه‌هاى فرآورى در ایران، آلودگى آب است. از طرف دیگر از آن جایى که معادن عمده سرب و روى در کشور وجود دارد، خود این مواد هم حتى در عیارهاى پایین خطر آلودگى آب را به همراه دارد. بر این اساس مهمترین مشکل ریسک کارخانه‌هاى فرآورى، آلودگى هوا با گازهای سمی NOX، SO2، ذرات معلق و منابع آب با فلزات سمى است. در این سال‌ها ما تلاش کرده‌ایم این مساله را جا بیاندازیم که باید فرآیندها به گونه‌اى باشد که این مواد سمى به پساب کارخانه وارد نشوند و یا اگر به پساب کارخانه مى روند، روشى اندیشیده شود که از پساب کارخانه به آب زیرزمینى منتقل نشوند. مشکل کارخانه‌هاى فرآورى این است که هنوز هیچ سد باطله معدنى در کشور ایزوله نیست. طبق استانداردهاى جهانى تمامى سدهاى باطله باید ایزوله شوند تا مانع انتقال مواد سمى از سد باطله به منابع آب شوند. مهمترین کارى که دراین زمینه باید انجام شود این است که باید سعى شود باطله‌ها کاهش یابد و باطله‌ها قبل از دفن بى خطر شوند. زیرا ریسک انتقال مواد سمى و خطرناک به منابع آب در اثر بارندگى و تماس با آب باطله‌ها وجود دارد.

  • جایگاه آموزش برای حفظ محیط زیست در این زمینه به چه صورت بوده است؟

در رابطه با وضعیت آموزش زیست محیطى در بخش معدن کشور، چند سال پیش یک گزارش تحقیقاتى با مسئولیت خود من و یکی از همکاران تهیه شد. این گزارش نشان می‌دهد که در بخش معدن کشور لازم است آموزش ویژه زیست محیطی در کلیه مراحل و مقاطع تحصیلی انجام شود. ما گزارش جامعى را در بخش خصوصى و بخش دولتى تهیه کردیم. میزان افراد متخصص در امور زیست محیطى در بخش دولتى از بخش خصوصى بیشتر بودند البته در بخش دولتى هم تعداد این افراد نسبت به نرم جهانى بسیار پایین بود. متاسفانه فارغ‌التحصیل محیط زیست معدنى در کشور بسیار کم هستند و افرادى که هم در زمینه محیط زیست و هم در زمینه معدن تخصص داشته باشند بسیار کم هستند. مشکل عمده کسانى که در زمینه محیط زیست تخصص دارند اما در زمینه معدن تخصص ندارند این است که چون با فرآیندها آشنا نیستند، نمی‌توانند مسائل زیست محیطى معدن را تجزیه و تحلیل کنند. به عنوان مثال نمی‌دانند سیانید چیست و در کجا مصرف می‌شود. من در یکى از گزارش‌ها، از سازمان محیط زیست ارومیه این سئوال را پرسیدم که در مورد معدن وکارخانه فرآورى تا به حال میزان ارسنیک و جیوه و سایر فلزات سمی را اندازه‌گیرى کرده‌اید؟ پاسخ آنها «نه» بود و توضیح دادند که به آنها گفته شده بود که در آن منطقه مشکل سیانید وجود دارد و آنها هم فقط سیانید را اندازه می‌گرفتند. اصلاً نمی‌دانستند کانی‌هاى همراه ارسنیک و جیوه است که به سد باطله منتقل می‌شود. هم اکنون منابع آب اکثر مناطق اطراف کارخانه‌های فرآورى ومعادن فعال و متروکه، آلوده به فلزات سنگین در حد بسیار بالاست که ناشى از انتقال آنها از باطله است. به خصوص در مناطقی که بارندگى بالاست، این آلودگى به آب‌هاى زیرزمینى منتقل می‌شود. بر این اساس در این طرح اصرار داشتیم که حتماً جایگاه خاصى براى آموزش معدنى، در رابطه با مسائل زیست محیطى ایجاد شود تا بتوانند مشکلات زیست محیطى را در ارتباط با معادن درک کنند و راه حل ارائه کنند.

  • حفظ محیط زیست یک سرى استاندارد دارد، آیا رعایت نکردن این استانداردها هزینه‌ای خواهد داشت؟

سازمان محیط زیست استانداردهایى را به عنوان مجموعه قوانین در زمینه آلودگى آب، آلودگى هوا، صدا و… تدوین کرده است که بر اساس میزان غلظت عناصر و دبى که به رودخانه یا منابع آب زیرزمینى وارد می‌شود، مقایسه‌هایى صورت می‌گیرد و جریه‌هایى در نظر گرفته می‌شود. اما یک اختلاف اساسى در کارخانه‌هاى فرآورى وجود دارد و آن این است که آنها سد باطله را هم مانند رودخانه در نظر می‌گیرند. یعنى استاندارد پساب خروجى کارخانه فرآورى در سد باطله را مانند استاندارد پساب خروجى کارخانه که به رودخانه وارد می‌شود در نظر مى گیرند. به همین دلیل اختلافاتى بین غلظت خروجى پساب کارخانه‌هاى فرآورى که در ارتباط با فلزات سنگین تولید می‌شود با استاندارد محیط زیست وجود دارد. البته سد باطله‌هاى ما استاندارد نیست. سد باطله استاندارد، محلى براى تصفیه پساب معدنی و بازیابی آب است. یعنى جایى که آب تصفیه می‌شود و خروجى سد باطله باید آبى باشد که مى تواند به محیط زیست وارد شود. از طرفى استاندارد خاک هنوز به آن شکل در کشور وجود ندارد به صورت واضح معلوم نیست که باطله جامدى که در ارتباط با فعالیت‌هاى معدنکارى دفع می‌شود، باید چه مشخصاتی داشته باشد. ما سعى کرده‌ایم در مورد خاک، غلظت مجاز کشورهاى پیشرفته را در نظر بگیریم. ولى محیط زیست فقط غلظت آب، هوا و میزان مجاز صوت را در محیطهاى کارگرى و کارخانه‌ها مشخص کرده است.

  • به طور کلی به نظر شما ارتباط فعالیت‌های محیط زیستی و معدن با انجام اصول HSE چقدر است؟

ببینید، پروژه‌هاى ما بیشتر از نگاه زیست محیطى و بررسى چالش‌ها، روش‌ها و راهکارها در بخش معدن برنامه‌ریزی می‌شود، اما در رابطه با HSE هم سعی کرده‌ایم گزارش‌هایى از مشکلات بهداشتى ناشى از فرآورى و استخراج معدن و نیز مباحثى از ایمنى را نیز طرح کنیم. اعتقاد ما قطعاً این است که با توجه به این که دنیا روى بحث HSE متمرکز است، ما هم در همین راستا حرکت کنیم. ما سعى می‌کنیم گزارش‌هایمان را به صورت گزارش‌های HSE تنظیم کنیم. خوشبختانه در حال حاضر بیشتر سازمان‌ها و شرکت‌های بزرگ در کشور به سمت رعایت و انجام مسئولیت اجتماعی پیش می‌روند. بخش معدن و بخصوص شرکت و معدن مس هم در کشور از لحاظ ایمنى قوى هستند، چون سابقه طولانى در این زمینه دارند. تلاش ما این است که حوزه بهداشت و محیط زیست بیش از پیش مد نظر قرار بگیرد و متمرکز دیده شود.

  • در فعالیت‌های معدنی در کشور‌های صنعتی، موضوع بازسازی یا از ابتدا و زمان برنامه‌ریزی‌ها و فاز اجرایی و یا در پایان عمر معدن اهمیت زیادی دارد. در کشور ما تا چه اندازه به موضوع بازسازى معادن اهمیت داده می‌شود؟

به نظر من کسى که می‌خواهد در این بخش سرمایه‌گذارى کند، حتما باید هزینه‌هاى بازسازى را هم در نظر بگیرد و باید هزینه‌هاى بازسازى در طراحى معدن دیده شود. زیرا عمده‌ترین مشکلات معادن، بعد از اینکه تعطیل می‌شوند و متروکه می‌شوند ایجاد می‌شود. در حال حاضر تقریباً در بخش خصوصى، برنامه‌ای در زمینه بازسازى وجود ندارد. در بخش دولتى هم به آن شکل به این مساله پرداخته نشده و فکر نمی‌کنم برنامه مشخصى براى بازسازى در زمان طراحى و استخراج معدن وجود داشته باشد. من  شخصا تأکید دارم که این هزینه‌ها باید در مرحله طراحى در نظر گرفته شود.

  • با توجه به مطالعات گسترده‌اى که در این زمینه در کشورهایی مانند استرالیا، آمریکا، کانادا، انگلستان و کشورهاى اسکاندیناوى صورت گرفته است، تا چه میزان از نتایج این مطالعات در ایران استفاده می‌شود؟

انتقال دانش فنى بیشتر در بحث استانداردها وجود دارد که استاندارد میزان باطله، میزان آلودگى آب، خاک، هوا و آلودگی‌هاى صوتى را به حد استاندارد برسانیم و با استفاده از تکنولوژی‌هاى موجود بتوانیم آن ها را کنترل کنیم.
مشکل ما این است که اگر حتى گزارش ارزیابى زیست محیطى هم داشته باشیم و در این گزارش ذکر شده باشد که چه پارامترهایى و چگونه باید کنترل شوند، کنترل، مراقبت، نظارت و بازرسى به آنصورت قوی نخواهد بود. براى این که بتوانیم سطح انجام مسئولیت‌های اجتماعی را بالا ببریم، به تکنولوژی‌هایی نیاز داریم که بتوانیم یک سری  پارامترها را به صورت منظم، کنترل کنیم و بر آن ها نظارت داشته باشیم. این موضوع هم باید مد نظر قرار بگیرد که در سال‌های گذشته که با بحران تحریم‌ها مواجه بودیم، این تحریم‌ها بیشترین اثر را روى این مسائل گذاشت. چون این‌ها تکنولوژی‌های حساس محسوب می‌شوند بنابراین اجازه ورود آ نها به کشور داده نمی‌شد. در حال حاضر روش‌هاى پیرومتالورژى به دلیل آلودگى هوا که با خود به همراه دارد، طرفدار چندانى ندارد در حالى که هیدرومتالورژى در سطح محدودى در مورد مس استفاده مى شود و هنوز استفاده از آن در معادن دیگر رواج چندانى نیافته است.

  • ارکان توسعه پایدار در معدن‌کارى چیست و برنامه‌ریزى بر مبناى توسعه پایدار باید چگونه باشد؟

ببینید، به نظر من استراتژی‌های در نظر گرفته شده برای توسعه پایدار ملی، باید در بردارنده بخش معدن کشور باشد، به طوری که این بخش در چارچوبی هماهنگ با اصول توسعه پایدار ملی عمل کند. این استراتژی باید آینده اقتصادی و زیست محیطی کشور را مد نظر قرار دهد، به گونه‌ای که ضمن کسب اطمینان از سازگاری فعالیت‌های بخش معدن با پایداری اکولوژیکی، توسعه اقتصادی نیز قابل دستیابی باشد. من معتقدم اهداف اصلی یک استراتژی توسعه پایدار ملی باید شامل مواردی باشد که به آن‌ها اشاره می‌کنم. مواردی مانند افزایش رفاه و آسایش فردی و اجتماعی با دنبال کردن مسیری از توسعه اقتصادی که رفاه نسل های آینده را تضمین کند، تامین عدالت در یک نسل و بین نسل‌های مختلف، حمایت از تنوع زیست شناختی و حفظ فرایندهای اکولوژیکی و سیستم‌های حفظ حیات. باید توجه داشته باشیم که به طور کلی فعالیت‌های معدن‌کاری با توجه به ماهیت خود، با درجه بالایی از تخریب زیست محیطی روبرو هستند که می‌تواند تهدیدی بالقوه برای سیستم‌های اکولوژیکی و تنوع زیستی باشد. البته در کل، اثرات زیست محیطی صنعت معدن‌کاری به اندازه برخی دیگر از مصارف زمین مانند کشاورزی یا توسعه شهری گسترده نبوده است، بلکه اغلب در مقیاس محلی حائز اهمیت بوده و عموماً به نواحی نسبتا کوچک محدود شد ه است. مسئله اصلی که باید مورد توجه قرار گیرد، این است که چگونه می توان از آسیب زیست محیطی اجتناب کرد، یا به میزان قابل توجهی از آن کاست، تا اطمینان حاصل شود که اقدامات توسعه فعالیت‌های معدنکاری و سود حاصل از آن، از نظر اکولوژیکی پایدار هستند. هدف اصلی مدیریت زیست محیطی باید کسب بیشترین سود ممکن از به کارگیری منابع طبیعی، بدون کاهش پتانسیل آنها برای برآورده کردن نیازهای آینده و ظرفیت تحمل محیط زیست باشد. توسعه پایدار به این معناست که سعى کنیم کمترین آلودگى را تولید کنیم و مواد اولیه را به صورت کامل از بین نبریم. بلکه اجازه دهیم که تکنولوژى و توسعه با توجه به شرایط انسانى، اقتصادى و نیازهاى نسل آینده پیش رود. شاید ما به راحتى بتوانیم مواد اولیه را در فاصله کوتاهى استحصال کنیم، ولى مهم این است که شرایط اقتصادى، اجتماعى و انسانى را هم باید مد نظر قرار دهیم و کارى نکنیم که نسل‌هاى آینده با محیطى آلوده که از گذشته به جا مانده است مواجه شوند. بلکه باید سعى کنیم به این سمت حرکت کنیم که کمترین مشکلات زیست محیطى را ایجاد کنیم و از بهترین فرآیندها استفاده کنیم به گونه‌اى که شرایط نسل‌هاى آینده را نیز در نظر بگیریم. بر این اساس باید برنامه‌اى منظم براى مدیریت باطله‌ها و کانی‌هاى کم عیار داشته باشیم تا با استفاده از تکنولوژی‌هاى آینده قابل استفاده باشد.

  • آیا در این فرایند NGOها می‌توانند نقش موثری ایفا کنند؟

خب از نظر من یک مشکل اساسى در بخش معدن ضعیف بودن NGOها است. در واقع تشکیلات تخصصى که مسائل زیست محیطى خاص معدن را بدانند و از آنها آگاهى داشته باشند تقریبا نداریم، یا خیلی کم داریم. بنابراین لازم است این بخش فعال‌تر شود و باید تشکیلات مردمی ایجاد شود که در دوره‌هاى روستایى، شهرى، دانشگاهى و… آگاهى لازم را به مردم بدهد.

  • فرایند بازرسی کار معادن و کنترل آلایندگی‌های زیست محیطی آن‌ها به چه شکل است؟

بیشترین تاکید این است که بتوان بازرسى و نظارت مستمر و برنامه‌ریزى شده بر پارامترهایى که ریسک انتقال آلودگى به آب، خاک و هوا دارند، وجود داشته باشد. در معدن‌کارى کشور مشکلات زیست محیطى زیادى وجود دارد.یک مشکل این است که افرادى که به عنوان بازرسین کنترل زیست محیطى هستند با فرآیندهاى معدن‌کارى آشنا نیستند. از این رو با توجه به این که با فرآیند آشنایى کافى را ندارند، پارامترهایى که مورد کنترل و بازرسى قرار می‌دهند پارامترهاى اساسى نیست. بنابراین لازم است افرادى که این پارامترها را مورد کنترل و نظارت قرار می‌دهند از مسائل زیست محیطى بخش معدن آگاهى داشته باشند. استراتژى معدن نیز این رویکرد را مورد توجه قرار داده است که بازرسى و نظارت هم از نگاه سازمان محیط زیست هم از نگاه قوه قضاییه و هم از نگاه کاشناسان خبره دیده شود.

  •  برای کاهش تولید آلودگی چه کارهای اجرایی و عملی می‌توان انجام داد؟

کارهاى اجرایى دشوار است از طرفى رعایت نکات زیست محیطى نیز بسیار هزینه‌بر است به گونه‌اى که شاید گاهى اوقات بخش خصوصى علاقمند نباشد نکات زیست محیطى را رعایت کند. گاهى حتی لازم است به منظور رعایت نکات زیست محیطى، یک کارخانه تکنولوژى خود را ارتقا دهد تا میزان تولید آلودگی‌های زیست محیطی آن کاهش یابد.

 

منبع: ایسنا، ایفنا، صمت، عصر مس

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *